Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارس فوتبال»
2024-05-01@23:34:53 GMT

الکساندر نوری استقلال ؛ خبری در راه است؟

تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۵۲۵۶۹

الکساندر نوری استقلال ؛ خبری در راه است؟

الکساندر نوری بعد از پایان همکاری با هرتابرلین، این روزها را مشغول آنالیز بازی‌ها، حضور در تمرینات تیم‌های مختلف آلمانی و همچنین بررسی آینده شغلی‌‌اش است.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

الکساندر نوری که یکی از مربیان جوان، خوشفکر و آینده‌دار بوندس‌لیگا محسوب می‌شود، بعد از موفقیت با وردربرمن و بقا به همراه این تیم در لیگ آلمان برای خود نامی دست و پا کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قراردادش با برمن دائمی شد اما فصل بعد از آن نتوانست آن‌طور که باید مطابق میل مسئولان این تیم قدیمی نتیجه بگیرد. همین مسأله باعث شد تا طرفین با یکدیگر قطع همکاری کنند.

نوری که در ایران هم شناخته‌تر شد و با حضور در برنامه نود، نام خود را سر زبان‌ها انداخت، بعد از وردربرمن، روی نیمکت اینگولشتات نشست اما بخت با او یار نبود تا بتواند موفقیت را تجربه کند. نوری خیلی زود از اینگولشتات جدا شد تا رویاهای خود را در بوندس‌لیگا و نه دسته‌های پایین‌تر دنبال کند؛ رویاهایی نظیر بازگشت به نیمکت‌ باشگاه‌هایی بزرگ و در نهایت کسب موفقیت در بالاترین سطح فوتبال آلمان.

الکساندر نوری که در آمریکا با یورگن کلینزمن آشنا شده و طرفین به درک متقابلی از توانایی‌های هم رسیده بودند، همکاری با یکدیگر را در هرتابرلین آغاز کردند. در هرتا تقریباً نوری وظایف اصلی را در زمین تمرین بر عهده داشت و کلینزمن هم مدیریت می‌کرد. ماحصل تلاش این دو، ثبت نتایج خوب و خروج هرتابرلین از منطقه خطر بود اما ناگهان مشخص نشد چه اتفاقی رخ داد که مسئولان این باشگاه تصمیم به پایان همکاری با ستاره سابق تیم ملی آلمان گرفتند. نوری درباره دوره همکاری با کلینزمن می‌گوید:

«روزهای خوبی برای من رقم خورد. در آن مقطع این افتخار را داشتم که کنار کلینزمن کار کنم. نکته‌های بسیاری هم فرا گرفتم، بخصوص روحیه‌ای که او به بازیکنان می‌داد و آنها را آماده درخشش در مسابقات می‌کرد.»

بعد از جدایی کلینزمن، مسئولان هرتا سکان هدایت تیم‌شان را به الکساندر نوری سپردند و این مربی ایرانی هم توانست نتایج خوب و موفقیت‌آمیزی کسب کند. هرتا به روزهای خوب خود برگشت و نشان داد که می‌تواند با نوری به آینده امیدوار باشد. اما شیوع ویروس کرونا باعث شد تا برگزاری بازی‌های بوندس‌لیگا متوقف شود و به همین دلیل مدیران هرتابرلین تصمیم گرفتند از این وقفه استفاده کنند و مربی جدیدی را جایگزین نوری کنند. حتی در شرایطی که مربی ایرانی نتایج فوق‌العاده‌ای کسب کرده بود. برونو لابادیا جای نوری را گرفت و روی نیمکت هرتا نشست. مربی جوان ایرانی هم تاکنون صحبتی در این مورد انجام نداده و علاقه‌ای هم ندارد درباره هرتا و اتفاقات آن حرفی به زبان بیاورد.

در تمام این سال‌ها، همیشه الکساندر نوری یکی از گزینه‌های هدایت تیم‌های مطرح ایرانی و حتی تیم ملی بوده. یک بار بعد از جدایی کارلوس کی‌روش و یک مرتبه نیز پس از قطع همکاری با مارک ویلموتس، نام نوری مطرح شد تا هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد. هر بار اما همه چیز در حد حرف و شایعه بود و تماسی با نوری گرفته نشد. هر چند این مربی تأکید می‌کند که دوست دارد روزی روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند:

«تاکنون هیچ تماسی با من برای هدایت تیم ملی ایران گرفته نشده و گویا فقط نام من به عنوان گزینه مطرح شده. من از وقوع چنین اتفاقی خوشحال می‌شوم اما همه چیز باید به وقتش انجام شود. الان که با شما صحبت می‌کنم، تیم ملی ایران سرمربی دارد و من هم هدفم بالا بردن سطح دانش فنی‌ام است. امیدوارم در تیم آینده‌ام بتوانم روزهای موفقی را رقم بزنم.»

نه تنها برای تیم ملی بلکه در باشگاه‌های بزرگ هم نام نوری به عنوان گزینه مربی‌گری مطرح شده. زمانی در سپاهان و حالا استقلال. چند روز قبل بود که بعد از کسب نتایج نه چندان درخشان استقلال، نام نوری به عنوان سرمربی بعدی این تیم مطرح شد که البته از سوی مسئولان هرگز تکذیب نشد. نوری اما در گفت‌وگویی مدعی شد که تماسی از سوی مسئولان باشگاه استقلال با او برقرار نشده است:

«این خبر درست نیست و با من کسی تماسی نگرفته. مذاکره‌ای با باشگاه استقلال انجام نداده‌ام و برای کادر فنی فعلی این تیم آرزوی موفقیت می‌کنم.»

منبع: ایران ورزشی

منبع: پارس فوتبال

کلیدواژه: الکساندر نوری استقلال استقلال الکساندر نوری الکساندر نوری هدایت تیم تیم ملی مطرح شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۵۲۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • همه ۵ بازی ما سخت است/ تا هفته آخر امیدواریم
  • پایان کار خطیر در استقلال؛ 50 میلیارد تومان دردسر آفرین شد!
  • نوازی: باید تراکتور را شکست می‌دادیم
  • داوری: دلیل قطع همکاری با دمیر محرمانه است/زمان معرفی سرمربی جدید
  • قطع همکاری نواک جوکوویچ با یک مربی دیگر
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • مطهری: گل محمدی بزرگتر و فنی‌ترین مربی ایران است
  • ویروس غیبت در نشست‌های خبری به مربیان دیگر سرایت کرد/ خونِ شجاعی و الهامی از مورایس و بقیه رنگین‌تر است؟ +فیلم
  • ویروس غیبت در نشست‌های خبری به مربیان دیگر سرایت کرد/ شجاعی و الهامی خود را بالاتر از مورایس می‌دانند؟
  • تصمیم قطعی گزینه جذاب بایرن: فقط خارج!